دل من یه روز به دریا زد و رفت
پشت پا به رسم دنیا زد و رفت
پاشنه کفش فرارو ورکشید
آستین همت و بالا زد و رفت
یه دفعه بچه شدو تنگ غروب
سنگ تو شیشه فردا زد و رفت
کاغذ گذشته ها رو پاره کرد
نامه فرداها رو تا زد و رفت
طفلکی تازگی آدم شده بود
به سرش هوای حوا زد و رفت
زنده ها خیلی براش کهنه بودن
خودشو تو مرده ها جا زد و رفت
هوای تازه دلش می خواست ولی
آخرش توی غبارا زد و رفت
دنبال کلید خوشبختی می گشت
خودشم قفلی رو قفلا زد و رفت
نیستی حالم خرابه تو رو با یکی دیگه دیدم
برای خواندن کل مطلب به ادامه مطلب بروید
هرچی دقت میکنم میبینم همه چی داغونه // یادش بخیر که یکی میگفت همه چی آرومه
چطور همه چی آرومه وقتی دارم میبینم // مردم همدیگرو، فحش مادر میگیرن
اصلا دلیلی نداره که من خوشحال باشم // وقتی بی بی سی نشون میده کشتاربازم
کوروش پاشو ببین کشور تو راه مهیبیه
پاشو بنگر که ملت توی خواب عمیقیه
ببین به دنیا داریم میگیم که ما برتریم
در حالی که ما ها همه یه مشت گدا پروریم
ببین یه جوون داره از ته دلش بت داره میگه
اینجا لوات و زنا جزءی از کردار نیکه
کوروش ناموس فروشی رو دور قیمته
کوروش ملت گفتار نیکش فحشو غیبته
برای خواندن ادامه متن به ادامه مطلب بروید
پاسور زندگیمونو میزنیم بر یكسره
بازم دست پر داریم تا خوش بگذره
برگ آس تو دستمون قبض برقه
اگه پرداخت نشه جوابش قطع برقه
خونه تاریك كه میشه همه میریم حاضر شیم
یكی چش بذاره بقیه بریم قایم شیم
نوشته شده از:mi۩ad
تولدت مبارک عشق همیشه ی من
دیدی همش خیال بود دیدی نمردی بی من
امشب به یاد هر سال هدیه برات می گیرم
کیک و یه عالمه شمع امشب برات می میرم
برای خواندن کل مطلب به ادامه مطلب بروید
بیا بازم تو این ضیافت بشین
که این بار قراره از خیانت بگیم
خیانت واژه ای که ویران کرده
واژه ای که واسه ایران درده
برای خواندن کل مطلب به ادامه مطلب بروید
تا ته آهنگ گوش بده ، کنار تو نرو
تا بهت بگم داستان هزار تومن
هزاری که باید بابتش جون هدیه کنی
هزاری ای که نباشه باید خون گریه کنی
برای خواندن کل مطلب به ادامه مطلب بروید
هر وقت كه به نیلوفر های آبی نگاه می كنم
یاد تو میفتم عزیزم
می دونی ؟ هنوزم خراب اون شبام
برای خواندن کل مطلب به ادامه مطلب بروید
برو جلو هنوز راه بازه مرد
با همه غمایی که داری باز تو بخند
دردا روی تنم خالکوبین
نمیخوام زندگیت بشه داستان من
شبا بیدار تا خود 5 شب کنارم هرکی نشست و منه کله شق
گازو گرفتو لایی کشید با شعله پرموسی زیر ...ی كه چی
شبا بیدار تا خود 5 شب کنارم هرکی نشست و منه کله شق
گازو گرفتو لایی کشید چشامون قرمزه بس که بیداری کشید
دوباره بارید از آسمون شهر برف
زوده ولی پاییز نیومده در رفت
میان پایین از بالا دونه های برف
الهی شكر همه چی روبراهه مرد
همون که روزی بود اونقدی که روزی بود
راضی بود بسش بود دنیا توی دستش بود
زیر پاش لغزش شد ، دنیاش بی ارزش شد
طرد شد ، سرد شد توی مشکل غرق شد
برای خواندن کل مطلب به ادامه مطلب بروید
هی چه فاز سنگینی
همه چی سفید سیاهه چیزی رنگی نی
بازم من و یه جسم لش و بی حال
دوباره رنگ پوسته شده گچ دیوار
وای انقد کشیدم که نمی گیره خندم
با چشمام قفلم به این آتیش رو فندک
برای خواندن کل مطلب به ادامه مطلب بروید
یه صبحه دیگه باز نمیشه چشمت
آفتابه رو فیست آشوبه تو فکرت
گمی تو تقویم که دیروز یا فرداس
نایه حرف زدن نداری چه برسه فریاد
زدی به دریا دل نمیره از یادت
ادامه مطلب در ادامه مطلب
کمک میخوای ؟؟
اگه اون چیزی که تو قلب و روحته درست حس کنی و به زبون بیاری حله
بزن بریم
کلمه ی عبورو داشته باشی حله
جلو پیشرو که بزرگترین مافیای قرنه
دورش پره حامیای رپه
حیف رضا نداشته زبون عامیانه هرگز
شباشو گذرونده با خیال و قلبش
شاید می خواسته بکنه آبیا رو زردش
ادامه در ادامه مطلب
مثل برگ به دست باد
وول بزن تو لحظه هات
سخت نگیر که جفت شیش نداد
فکر یار پشتیت نباش
آقا من همینم لعنتی من
رنگ سختیا رو کم ندیدم
برای خواندن کل مطلب به ادامه مطلب بروید
بیدارم از سر شب کل روزو می خوابم
به جای زوزه تو شهر روی لثه می مالم
اشیای دورم رفتن جیبامو پرش کردن
برامون یاد دادن خدامم باز دارم
سیگار یه گوشه لب یه پک عمیق از عمق تن
بیکار تو کل روز و راضی تا که پر شه بخت
برای خواندن کل مطلب به ادامه مطلب بروید
به نام کارگر که بهش کلی عقده آویزونه
کارگری که اسباب زندگیش پشت کامیونه
کارگری که از درد پا مثل پیرها میشینه
خوردن چلوکبابو توی فیلمها میبینه
برای خواندن کل مطلب به ادامه مطلب بروید